مرد ثروتمند، زن ناراضی! (2)

بعد از کلاس بیداری زئوس، افزایش کارایی در زمینه ثروت آفرینی مسئله ای بود که بسیار ذهن من را بخود مشغول کرده است . پس از فکر بسیار به این نتیجه رسیدم که اگر در کشتی زندگی همه سرنشینان پارو بزنند ، نتیجه بسیار بهتر از حالتی است که یک نفر پارو بزند و بقیه صرفا مسافر کشتی باشند.

از آنجا که من فکر می کنم، همسرم انسان باهوشی است و شم اقتصادی خوبی دارد، سعی کردم مشارکت او را جلب کنم و او را در این بازی درگیر نمایم. مواردی که در هدفگذاری مشخص کرده بودم را با جزئیات برای او توضیح دادم و کلیه جزئیات را باز نمودم و پس از مدتی صحبت به نکته جالبی پی بردم.

علیرغم اینکه من و همسرم به زبان فارسی کاملا مسلط هستیم و کلیه نکات دستوری را میدانیم، به هیچ عنوان نمی توانیم با هم صحبت کنیم. این نکته توجه من را جلب کرد و بررسی کردم تا ببینم که پس چگونه ما چندین سال بدون اینکه بتوانیم با هم صحبت کنیم در کنار هم زندگی کرده ایم؟  

پس از مدتی بررسی به این نتیجه رسیدم که من به هیچ عنوان طاقت شنیدن صدای مخالف را ندارم و مدتها انتظار داشته ام وقتی موضوعی را با همسرم مطرح می کنم، او حرف مرا تایید کند. از آنجا که در بسیاری از مواقع این اتفاق نمی افتد، من از این روش استفاده میکردم که صدای مخالف را حذف می نمودم. جالب اینجاست که من نه تنها با همسرم بلکه با سایرین نیز این کار را انجام میدادم . هرچند که با این روش تصمیم گیری بسیار سریع و آسان است اما  شاید این مسئله ریشه بسیاری از اشتباهاتم باشد.

الان تصمیم گرفته ام  که تا حد امکان، صدای مخالف را حذف نکنم و سعی دارم تا با صحبت با همسرم به تفاهمی مشترک برسیم. هرچند که هنوز در این مسئله موفق نبوده ام اما قصد دارم تمام تلاش خود را بکار گیرم.